امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۳: دلم برد و بوی وفایی نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم برد و بوی وفایی نداشت دلش راز غم آشنایی نداشت تحمل بسی کرد گل در بهار ولی پیش رویش بقایی نداشت زهی جان به جانان سپرده، دریغ که در خورد همت صلایی نداشت صبوری برون شد ضروری ز من که در سینه تنگ جایی نداشت کنون شیشه را بر طبیب آورم که زاهد قبول دعایی نداشت فلک عاشقی را چو بر من گماشت جز این در خزینه بلایی نداشت چه بینم به بیهوده در باغ دهر؟ که هرگز نسیم وفایی نداشت فراهم نشد ریش عشق کهن که پیکان خوبان خطایی نداشت به زنجیر او، خسروا، دل مبند که سلطان نظر بر گدایی نداشت امیر خسرو دهلوی