امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۹: ناوک زنی چو غمزه او در زمانه نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ناوک زنی چو غمزه او در زمانه نیست چون جان من خدنگ بلا را نشانه نیست دیوانه گشت خلق و به صحرا افتاد، ازانک در شهر بی حکایت تو هیچ خانه نیست جز با خط تو عشق نبازند عاشقان در خط دیگران رقم عاشقانه نیست من در دم پسین، تو بهانه گمان بری معلوم گرددت نفسی کاین بهانه نیست صعب آتشیست عشق که گشتند صبر و دل خاکستر و درون و برون شان زبانه نیست مشنو حدیث بی خبران در بیان عشق دانی که احسن القصص اندر فسانه نیست جان خاک آستانه که پیمان عاشقان یک ذره غبار بر آن آستانه نیست ای پندگو، چه در پی جانم نشسته ای انگار کان پرنده درین آشیانه نیست کوه گران زناله ما گم شود به رقص خسرو، به تای نغمه زنان این ترانه نیست امیر خسرو دهلوی