امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۰: ترک من دی به رهی مست و خرامان بگذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک من دی به رهی مست و خرامان بگذشت حال چندین دل آسوده ز سامان بگذشت خلق دریافت به بویش که همو می گذرد کرد غمازی خود، گر چه که پنهان بگذشت دیدم آن روی چو خورشید و زدم عطر که تا نرود او و شنید و خوش و خندان بگذشت شب ز خونابه دل خاک درش می شستم کامد اندر دل من ناگه و گریان بگذشت دی همی گفت که جامه هدر از دیدن من گریه افتاد به دامان و گریبان بگذشت زیستن خواستمی از پی رویش زین پیش دیر زی تو که کنون کار من آسان بگذشت چند گویی که کنون با تو سخن خواهم گفت چه کنی مرهم ریشی که ز درمان بگذشت خسرو از گفته پشیمانست که حال دل گفت که غمی در دلش آمد که پشیمان بگذشت امیر خسرو دهلوی