امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸: مجو صبرم که جای آن نمانده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مجو صبرم که جای آن نمانده ست مران از در که پای آن نمانده ست مبین در سجده های زرقم، ای بت که این طاعت سزای آن نمانده ست ببوسم پای بت را وان نیرزد که در سینه صفای آن نمانده ست دلی دارم که مانده ست از پی عشق خرد جویی، برای آن نمانده ست دلا، بگذار جان بدهم در این کوی که هنگام دوای آن نمانده ست خموش، ای پندگو، چون من نماندم ز من بگذر که جای آن نمانده ست کسان در باغ و من در گوشه غم که خسرو را هوای آن نمانده ست امیر خسرو دهلوی