امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۷: بی روی تو خوش کردم من تلخی هجران را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی روی تو خوش کردم من تلخی هجران را با شربت دیدارت بدخو نکنم جان را از بس که دل خلقی گم شد به زنخدانت خون پر شود ار کاوند آن چاه زنخدان را دی شانه زدی گیسو، افتاد بسی دلها گرد آر دمی آخر دلهای پریشان را در جیب وجود کس نگذاشته ای نقدی یک لطف بکن زین پس مگشای گریبان را تو می روی و دلها دنبال دوان هر سو چون خلق که بشتابد نظاره سلطان را بدبخت دلی دارم، دیوانه بت رویان یا رب که مباد این دل هندو و مسلمان را گویند که از خوبان بدنام شدی خسرو چون دل نکند فرمان، خسرو چه کند آن را امیر خسرو دهلوی