امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵: دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا تنم از بیدلی بیچاره شد بیچاره تر بادا به تاراج عزیزان زلف تو عیارییی دارد به خونریز غریبان چشم تو عیاره تر بادا رخت تازه ست و بهر مردن خود تازه تر خواهم دلت خاره ست و بهر کشتن من خاره تر بادا گر ای زهد، دعای خیر می گویی مرا این گو که آن آواره از کوی بتان آواره تر بادا همه گویند کز خونخواریش خلقی به جان آمد من این گویم که بهر جان من خونخواره تر بادا دل من پاره گشت از غم نه زانگونه که به گردد وگر جانان بدین شاد است، یارب، پاره تر بادا چو باتر دامنی خو کرد خسرو با دو چشم تر به آب چشم پاکان دامنش همواره تر بادا امیر خسرو دهلوی