امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۱: این چه روزست اینکه یار از در درآمد مر مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این چه روزست اینکه یار از در درآمد مر مرا وه چه کار است اینکه از جانان برآمد مر مرا این چه بویست اینکه جا اندر دماغ جان گرفت این چه روزست اینکه در چشم تر آمد مر مرا از گلستان وفا برخاست بادی ناگهان مشک در بالین و گل در بستر آمد مر مرا ناگهان آمد چو آب زندگانی بر سرم زنده امروزم که آب اندر سر آمد مر مرا گردنم می خواست تا در چنبر آرد زلف تو اینک اینک گردان اندر چنبر آمد مر مرا گو برو ساقی که جان از روی جانان مست شد گو قدح بشکن که می در ساغر آمد مر مرا گر کسی را در جهان از طلعت دیدار خویش طالعی آمد نکو نیکوتر آمد مر مرا خسروم گر خود سلیمانی کنم دعوی رواست کافتاب رفته بار دیگر آمد مر مرا امیر خسرو دهلوی