امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵: زمانه شکل دگر گشت و رفت آن مهربانیها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زمانه شکل دگر گشت و رفت آن مهربانیها همه خونابه حسرت شدست آن دوست گانیها عزیزانی که از صبحت گران تر بوده اند از جان چو بر دلها گران گشتند بردند آن گرانیها نشان همدمان جایی نمی بینم، چه شد آری زمانه محو کرد از سر دگر ره آن گرانیها کنون در کنج مهمان زمین اند آنکه دیدستی پریرویان زیور کرده را در میهمانیها چو مشک ما همه کافور شد از سردی عالم جوانان را ز ما دل سرد شد کو آن جوانیها وگر سوزیم در عالم کسی دلسوز ما نبود زبس کز مهربانان رفت سوز مهربانیها مخند، ای کامران عشق، بر تلخی عیش من که من هم داشتم اندازه خود کامرانیها کسی کامروز در شادیست فردا بینیش در غم نوید ماتم غم دان نوا و شادمانیها به نقد خوشدلی مفروش ده روز حیات خود که خواهد رایگان رفتن متاع کامرانیها غم آرد یاد شادیهای رفته در دل خسرو چو یاد تندرستی و زمان شادمانیها امیر خسرو دهلوی