اقبال لاهوری
جاویدنامه
احوال دوشیزهٔ مریخ که دعوی رسالت کرده : در گذشتیم از هزاران کوی و کاخ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در گذشتیم از هزاران کوی و کاخ بر کنار شهر میدان فراخ اندر آن میدان هجوم مرد و زن در میان یک زن قدش چون نارون چهره اش روشن ولی بی نور جان معنی او بر بیان او گران حرف او بی سوز و چشمش بی نمی از سرور آرزو نامحرمی فارغ از جوش جوانی سینه اش کور و صورت ناپذیر آئینه اش بیخبر از عشق و از آئین عشق صعوهٔ رد کردهٔ شاهین عشق گفت با ما آن حکیم نکته دان «نیست این دوشیزه از مریخیان ساده و آزاده و بی ریو و رنگ فرز مرز او را بدزدید از فرنگ پخته در کار نبوت ساختش، اندرین عالم فرو انداختش گفت نازل گشته ام از آسمان دعوت من دعوت آخر زمان از مقام مرد و زن دارد سخن فاش تر می گوید اسرار بدن نزد این آخر زمان تقدیر زیست در زبان ارضیان گویم که چیست» اقبال لاهوری