عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۹۴: دست نمیدهد مرا بی تو نفس زدن دمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دست نمی دهد مرا بی تو نفس زدن دمی زانکه دمی که با توام قوت من است عالمی صبح به یک نفس جهان روشن از آن همی کند کز سر صدق هر نفس با تو برآورد دمی نی که دو کون محو شد در بر تو چو سایه ای بس که برآورد نفس پیش چو تو معظمی از سر جهل هر کسی لاف زند ز قرب تو عرش مجید ذره ای بحر محیط شبنمی چون بنشیند آفتاب از عظمت به سلطنت سایهٔ او چه پیش و پس ذره چه بیش و چه کمی نقطهٔ قاف قدرتت گر قدم و دمی زند هر قدمی و احمدی هر نفسی و آدمی چون نفست به نفخ جان بر گل آدم اوفتاد اوست ز هر دو کون و بس هم نفسی و محرمی لیک اگر دو کون را سوخته ای کنی ازو آدم زخم خورده را نیست امید مرهمی زانکه ز شادیی که او دور فتاد اگر رسد هر نفسیش صد جهان هر نفسش بود غمی چون همه چیزها به ضد گشت پدید لاجرم سور چو بود آنچنان هست چنینش ماتمی تا به کی ای فرید تو دم زنی از جهان جان دم چه زنی چو نیستت در همه کون همدمی عطار نیشابوری