عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۳۰۳: هر که درین دایره دوران کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که درین دایره دوران کند نقطهٔ دل آینهٔ جان کند چون رخ جان ز آینه دل بدید جان خود آئینهٔ جانان کند گر کند اندر رخ جانان نظر شرط وی آن است که پنهان کند ور نظرش از نظر آگه بود دور فتد از ره و تاوان کند گر همه یک مور ادب گوش داشت رونق خود همچو سلیمان کند مرد ره آن است که در راه عشق هرچه کند جمله به فرمان کند کی بود آن مرد گدا مرد آنک عزم به خلوتگه سلطان کند کار تو آن است که پروانه وار جان تو بر شمع سرافشان کند راست چو پروانه به سودای شمع تیز برون تازد و جولان کند طاقت شمعش نبود خویش را روی به شمع آرد و قربان کند عشق رخش بس که درین دایره همچو من و همچو تو حیران کند زلف پریشانش به یک تار موی جملهٔ اسلام پریشان کند لیک ز عکس رخ او ذره ای بتکده ها جمله پر ایمان کند در غم عشقش دل عطار را درد ز حد رفت چه درمان کند عطار نیشابوری