سلطان ولد
مثنوی ولدی
بخش 38: رفتن مولانا باز بدمشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند سالی نشست و باز ز عشق باز از نو فکند صد غوغا مدتی کرد شور های عجب ما چنین عشق و شور نشنیدیم ماهها در دمشق ساکن شد روز و شب یکدمش قرار نبود رفت با جمع خلق سوی دمشق جمله گفته زهی عجب سودا گفته خلقان که چیست این یارب نی چنین شوق در کسی دیدیم عاشقی کی ز عشق ساکن شد بی قدح خمر عشق می پیمود سلطان ولد