عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۴: چه رخساره که از بدر منیر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه رخساره که از بدر منیر است لبش شکر فروش جوی شیر است سر هر موی زلفش از درازی جهان سرنگون را دستگیر است قمر ماند از خط او پای در قیر که در گرد خطش هم جوی قیر است خطا گفتم مگر مشک ختاست او که در پیرامن بدر منیر است خط نو خیزش از سبزی جوان است که کمتر خط پیشش عقل پیر است نیاید در ضمیر کس که آن خط چگونه نوبهاری در ضمیر است جهان جان سزای وصل او هست که او در جنب وصل او حقیر است کجا زو بر تواند خورد عاشق کزو ناز است و از عاشق نفیر است مرا از جان گریز است ار بگویم که یک ساعت از آن دلبر گزیر است مکن ای عشق شمع خوبان ناز چندین که شمع حسن خوبان زود میر است فرید یک دلت را یک شکر ده که در صاحب نصابی او حقیر است عطار نیشابوری