عطار نیشابوری
فی وصف حاله
گفتهٔ پاکدینی که سیسال عمر بیخود میگذارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پاک دینی گفت سی سال تمام عمر بی خود می گذارم بر دوام همچو اسمعیل در خود ناپدید آن زمان کو را پدر سر می برید چون بود آنکس که او عمری گذاشت همچو آن یک دم که اسمعیل داشت کس چه داند تا درین حبس تعب عمر خود چون می گذارم روز و شب گاه می سوزم چو شمع از انتظار گاه می گریم چر ابر نوبهار تو فروغ شمع می بینی خوشی می نبینی در سر او آتشی آنک از بیرون کند در تن نگاه کی بود هرگز درون سینه راه در خم چوگان چه گویی، هیچ جای می ندانم پای از سر، سر ز پای از وجودم خود نکردم هیچ سود کانچ کردم وانچ گفتم هیچ بود ای دریغا نیست از کس یاریم عمر ضایع گشت در بی کاریم چون توانستم ندانستم ، چه سود چون بدانستم، توانستم نبود این زمان جز عجز و جز بیچارگی می ندارم چارهٔ یک بارگی عطار نیشابوری