حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٥٤: عيد شد قافله را عزم حرم ساختنى ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عيد شد قافله را عزم حرم ساختنى ست وز سر خويش در اين راه قدم ساختنى ست عود دل تا نفسى دم زند از سوز درون سينه سوخته را مجمر غم ساختنى ست رخت رحلت ز صحارى فنا بر بسته اندر اقليم بقا چتر و علم ساختنى ست در گذشته ز سر هستى موهوم بصدق همچو مستان رهش برگ عدم ساختنى ست چون بتدبير تو تقدير مبدل نشود در بلا سوخته با حکم قدم ساختنى ست گر تو در مجلس خاصش ز نديمان نشدى همچو خجلت زده با سوز و ندم ساختنى ست سپر خود ز رضا ساز و به پيکار درآى کز رضا دفع سنانهاى ستم ساختنى ست از شفاخانه لطفش چو دوا ميطلبى چون من سوخته با درد و الم ساختنى ست من حسينم ز در دوست مرانيد مرا منزل سبط نبى بيت حرم ساختنى ست حسین خوارزمی