حکیم سنایی غزنوی
طریق التحقیق
خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن شنیدی که از سر سوزی گفت عیسی به همرهان روزی زین جهان دل به طبع بردارید مهر او جمله کینه انگارید که جهان زود سیر و بد مهر است همه خاری ست اگر چه گلچهراست همه معشوقه ایست عاشق کش عاشق او خرد ندارد و هش دایه ای دان که هر که را پرورد خون پرورده را بریخت و بخورد تا جهان است کارش این بوده است رسم و آیینش اینچنین بوده است آن کزو زاد و آنکه از تو بزاد هر دو را کشت و تو بدو شده شاد او به آزردنت چنین مایل تو درو بسته دل زهی غافل ! دل منه بر جهان که آن نه نکوست او ترا دشمن و تو او را دوست گر بمانی در این جهان صد سال بی غم و رنج جفت نعمت و مال ، روزی آید که دلفگار شوی خستهٔ زخم روزگار شوی چیست نام جهان سرای مجاز در سرای مجاز جای مساز کار و بار جهانیان هوس است وین همه طمطراق یک نفس است من بر این کار و بار می خندم دل در این روزگار چون بندم چون ندانی که چند خواهی زیست این همه طمطراق بیهده چیست ؟ از پی یک دو روزه عمر قصیر چند هیزم کشی به قعر سعیر؟ زین جهانت بدان جهان سفرست گذرت راست بر پل سقرست غم این ره نمی خوری چه کنم ؟ هیمه با خود همی بری چه کنم ؟ حکیم سنایی غزنوی