عطار نیشابوری
بخش سی و هشتم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شبی کز میغ شد عالم سیاه بود مجنونی در افتاده براه در بیابانی میان رعد و برق کرده برقش سوخته بارانش غرق دیده پرخون راه میبرید سخت بادلی پر بیم میترسید سخت هاتفیش آواز داد از قعر جان گفت حق با تست کم ترس ای جوان گفت پس گرمی بباید گفت راست من ازان ترسم که تا بامن چراست من چنین از بیم او ترسندهام هرچه خواهد گو بکن تا زندهام چون بمیرم سخت گیرم دامنش بو که آخر دل بسوزد برمنش هرکه زین یک ذره آتش باشدش نوحهٔ دیوانگان خوش باشدش زانکه کار جملهشان دل دادگیست سرنگونساری و کار افتادگیست هرچه میبینند خوابی بیش نیست خلق عالمشان سرابی بیش نیست عالمی پر شور و فریاد آمده جمله همچون دبه پر باد آمده عطار نیشابوری