عطار نیشابوری
بخش دهم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رهبری بودست الحق رهنمای میهمانی خواست یک روز از خدای گفت در سرش خداوند جهان کایدت فردا پگه یک میهمان روز دیگر مرد کار آغاز کرد هرچه باید میهمان را ساز کرد بعد از آن میکرد هر سوئی نگاه پیش درآمد سگی عاجز ز راه مرد آن سگ را برانداز پیش خوار همچنان میبود دل در انتظار تا مگر آن میهمان ظاهر شود هدیهٔ حق زودتر حاضر شود کس نگشت البته از راه آشکار میزوان در خواب شد از اضطرار حق خطابش کرد کای حیران خویش چون فرستادم سگی را زان خویش تا تو مهمان داریش کردیش دور تا گرسنه رفت از پیشت نفور مرد چون بیدار شد سرگشته شد در میان اشک و خون آغشته شد میدوید از هر سوئی و میشتافت عاقبت در گوشهٔ سگ را بیافت پیش او رفت و بسی زاریش کرد عذر خواست و عزم دلداریش کرد سگ زفان بگشاد و گفت ای مرد راه میهمان میخواهی از حق دیده خواه اینکه از حق میهمان میبایدت دیده در خورتر از آن میبایدت زانکه گر یک ذره دیدارت دهند صد هزاران ساله مقدارت دهند گر نداری دیده از حق دیده خواه زانکه نتوانی شدن بی دیده راه عطار نیشابوری