عطار نیشابوری
آغاز کتاب
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود روزی حلقهٔ پر اهل فضل هرکسی میکرد حرفی نیز نقل تا سخن آمد بشعر و شاعری هرکسی میگفت حرفی سرسری مدح و ذم شعر میگفتند باز شد سخن بر هر دو قوم آنجا دراز بو محمد ابن خازن پیش رفت در کمال شعر بیش اندیش رفت گفت هم موزون و هم زیباست شعر در حقیقت احسن الاشیاست شعر زانکه بر هر چیز کامیزد دروغ تا ابد آن چیز گردد بی فروغ گفت نیکو را کند در حال زشت ور بود نیکو نکوتر از بهشت کذب اگر در شعر گردد آشکار در جوار شعر گردد چون نگار آنچه کذب از وی چنین زیبا شود میسزد گر احسن الاشیا شود آنچه زیبا میشود ازوی دروغ صدق او را چون بود یارب فروغ چون شنیدند این دلیل اهل هنر متفق گشتند با او سر بسر شعر را کردند بهتر چیز نام کی تواند بود ازین بر تر مقام شعر چون در عهد ما بد نام ماند پختگان رفتند و باقی خام ماند لاجرم اکنون سخن بی قیمتست مدح منسوخست وقت حکمتست دل ز منسوخ وز ممدوحم گرفت ظلمت ممدوح در روحم گرفت تا ابد ممدوح من حکمت بس است در سر جان من این همت بس است عطار نیشابوری