حکیم سنایی غزنوی
قصاید و قطعات
شماره ۱۶۹: بر در میدان این درگاه طنازی کنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی اندر راه دین با نفس دمسازی کنی بر در میدان این درگاه طنازی کنی کوزه و ابریق برداری و راه کج روی جامهٔ صدیق در پوشی و غمازی کنی ور تو خواهی کز کمان شهوت و تیر نفاق از سر انگشت دف زن ناوک اندازی کنی نزد مغفرها ستور لنگ گردی و آنگهی پیش معجرها حدیث از مرکب تازی کنی چون به کنجی باز بنشینی و با یاران حدیث از گل و گرمابه و از شانهٔ رازی کنی رو به گرد خاکبازی گرد کین آن راه نیست کاندرین ره با براق خلد خر تازی کنی تا تو خود کی مرد آن باشی که خود را چون خلیل در کف محنت چو گوی پهنهٔ غازی کنی نیست سودای دفاع تو که در بازار صدق با خس و خاشاک می خواهی که بزازی کنی وقت آب و تخم کشتن گشته شیطان را قرین وقت خرمن کوفتن با موسی انبازی کنی مگذران در لهو و بازی عمر لیکن روز حشر کیفر آن گاهی بری با حور عین بازی کنی حکیم سنایی غزنوی