حکیم سنایی غزنوی
قصاید و قطعات
شماره ۱۱۳: هزاران سان عنا و درد جامع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز تو ای چرخ نیلی رنگ دارم هزاران سان عنا و درد جامع نه تنها از تو بل کز هر چه جز تست به من بر هست همچون سیف قاطع مرا زان مرد نشناسی تو زنهار که گردم از تو اندر راه راجع طمع چون بگسلم از خلق از تو مرا خوا یار باش و خوا منازع چو بی طمعی و آزادی گزیدم دلم بیزار گشت از حرص و قانع بر آزادمردان و کریمان گرانتر نیست کس از مرد طامع ازین یاران چون ماران باطن خلاف یکدگر همچون طبایع بسان نسر طایر راست باشد به پیش و پس بسان نسر واقع عدو بسیار کس کو هر کسی را نماند حقتعالی هیچ ضایع چو عیسی را عدو بسیار شد زود ببرد ایزد ورا در چرخ رابع خسیسان را چرا اکرام کردیم بخیلان را چرا کردیم صانع همیشه خاک بر فرق کسی باد که نشناسد بدی را از بدایع حذر کن ای سنایی تو از اینها ترا باری ندانم چیست مانع ببر زین ناکسان و دیگران گیر «کثیرالناس ارض الله واسع» حکیم سنایی غزنوی