حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۴۹۴: ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی هر جا که روی زود پشیمان به درآیی هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش آدم صفت از روضه رضوان به درآیی شاید که به آبی فلکت دست نگیرد گر تشنه لب از چشمه حیوان به درآیی جان می دهم از حسرت دیدار تو چون صبح باشد که چو خورشید درخشان به درآیی چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد وقت است که همچون مه تابان به درآیی بر رهگذرت بسته ام از دیده دو صد جوی تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه رو بازآید و از کلبه احزان به درآیی حافظ شیرازی