حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۶۰: ای سنایی خیز و در ده آن شراب بی خمار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سنایی خیز و در ده آن شراب بی خمار تا زمانی می خوریم از دست ساقی بی شمار از نشاط آنکه دایم در سرم مستی بود عمرهای خوش بگذرانم بر امید غمگسار هست خوش باشد کسی را کو ز خود باشد بری خوش بود مستی و هستی خاصه بر روی نگار من به حق باقی شدم اکنون که از خود فانیم هان ز خود فانی مطلق شو به حق شو استوار دل ز خود بردار ای جان تا به حق فانی شوی آنکه از خود فارغ آمد فرد باشد پیش یار من به خود قادر نیم زیرا که هستم ز آب و گل چون بوم جایی که هستم چون یتیمی دلفگار حکیم سنایی غزنوی