حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۴۷۳: وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی کام بخشی گردون عمر در عوض دارد جهد کن که از دولت داد عیش بستانی باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت عاقلا مکن کاری کآورد پشیمانی محتسب نمی داند این قدر که صوفی را جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی با دعای شبخیزان ای شکردهان مستیز در پناه یک اسم است خاتم سلیمانی پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ کاین همه نمی ارزد شغل عالم فانی یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت با طبیب نامحرم حال درد پنهانی می روی و مژگانت خون خلق می ریزد تیز می روی جانا ترسمت فرومانی دل ز ناوک چشمت گوش داشتم لیکن ابروی کماندارت می برد به پیشانی جمع کن به احسانی حافظ پریشان را ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی گر تو فارغی از ما ای نگار سنگین دل حال خود بخواهم گفت پیش آصف ثانی حافظ شیرازی