حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۳۷: هر زمان از عشقت ای دلبر دل من خون شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر زمان از عشقت ای دلبر دل من خون شود قطره ها گردد ز راه دیدگان بیرون شود گر ز بی صبری بگویم راز دل با سنگ و روی روی را تن آب گردد سنگ را دل خون شود ز آتش و درد فراقت این نباشد بس عجب گر دل من چون جحیم و دیده چون جیحون شود بار اندوهان من گردون کجا داند کشید خاصه چون فریادم از بیداد بر گردون شود در غم هجران و تیمار جدایی جان من گاه چون ذوالکفل گردد گاه چون ذوالنون شود در دل از مهرت نهالی کشته ام کز آب چشم هر زمانی برگ و شاخ و بیخ او افزون شود تا تو در حسن و ملاحت همچنان لیلی شدی عاشق مسکینت ای دلبر همی مجنون شود خاک درگاه تو ای دلبر اگر گیرد هوا توتیای حور و چتر شاه سقلاطون شود ای شده ماه تمام از غایت حسن و جمال چاکر از هجران رویت «عادکالعرجون» شود آن دلی کز خلق عالم دارد امیدی به تو چون ز تو نومید گردد ماهرویا چون شود چون سنایی مدحتت گوید ز روی تهنیت لفظ اسرار الاهی در دلش معجون شود حکیم سنایی غزنوی