حکیم سنایی غزنوی
الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر
فی صفة الموت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جر دو رنگی نشد ز مرگ هلاک مرد یک رنگ را ز مرگ چه باک مجلس وعظ رفتنت هوسست مرگ همسایه واعظ تو بسست مرگ را در سرای پیچاپیچ پیش تا سایه افگند به بسیچ زادگان چون رحم بپردازند سفر مرگ خویش را سازند تو به پیری ز مرگ نندیشی ملک الموت را مگر خویشی وگر ایدون که خویشی تو دُرست هست باری بآخر و به نخست نکند سود و جز زیان ندهد که ورا نیز اجل امان ندهد سوی مرگ است خلق را آهنگ دم زدن گام و روز و شب فرسنگ جان پذیران چه بی نوا چه به برگ همه در کشتی اند و ساحل مرگ هستی حق زوال نپذیرد آنکه مرگ آفرید کی میرد پیش آن کس که قدر دین داند سرگذشت امل اجل خواند حکیم سنایی غزنوی