حکیم سنایی غزنوی
الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله
اندر صفت مرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب چو بگشاد پیر فرزانه سایه بیرون گریخت از خانه پیر را گفتم از سرِ تحقیق ای ترا ملک دین جدیر و حقیق من که با تو دمی بگفتم غم به همه عمر ندهم آن یک دم عمر بی دوستان نه عمر بُود عمر بی یار عمر غمر بُوَد عمر با دوستی که او یکتاست یک دمی را هزار ساله بهاست دل ز بند تو خوش بُوَد به عذاب چه عجب کز نمک خوش است کباب جان ز روی تو در ارم باشد دل ز تایید تو خرم باشد چون تو در مرکز حقیقت و حدق نیست یک پادشا به مقعد صدق از تو صحرا حریر پوش شود وز تو نیها شکر فروش شود از تو باید کلید قفل وفا سرِ صندوق صدق و دستِ صفا از تو بیهوش جفت هوش آمد که هیولی برهنه پوش آمد مردم از نیک نیک خو گردد باز چون بد بُوَد چنو گردد حکیم سنایی غزنوی