حکیم سنایی غزنوی
الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران
اندر کرامت نبوّت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ملک دیو شد گه آدم دیو در عهد او ملک شد هم هیچ سائل به خُشندی و به خشم لا در ابروی او ندیده به چشم نو بیننده درّ گوینده جز از آن در نجسته جوینده کفر اشهاد کرده بر مویش عقل دریوزه کرده از کویش خاکْ پاشان فلکْ نگار از وی نیم کاران تمام کار از وی لب و دندان او به منع و عطا بوده دندانهٔ کلید سخا لب او کرده در مسالک ریب روی دلها سوی دریچهٔ غیب خلق را او ره صواب دهد سایه را مایه آفتاب دهد شرفش بهر قال و قیلی را دحیه کردست جبرئیلی را جبرئیل از کرامتش در راه بر مَلک جمله گشته شاهنشاه چشم روشن شده ز وی آدم جان او از چنو پسر خرّم متفرّد به خطّهٔ ملکوت متوحّد به عزّت جبروت طیب ذکرش غذای روح مَلک طول عمرش مدار دور فلک قدر او بام آسمان برین خلق او دام جبرئیل امین تحفه ای بوده از زمان بلند زاده و زبدهٔ جهان بلند پدرِ ملک بخش عالم اوست پسرِ نیکبخت آدم اوست آدم از وی پسر پدر گشته وز نجابت ورا پسر گشته جان او بر پریده ز آب و ز گل دوست را دیده از دریچهٔ دل دور کن در زمان فزون ز گُلش شرق و غرب ازل درون دلش خلق از او برگفته عزّ و شرف او چو دُر بود و انبیا چو صدف حکیم سنایی غزنوی