حکیم سنایی غزنوی
الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
فی الحذر عنالقدر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بندگان را که از قدر حذر است آن نه زیشان که آن هم از قدر است قدر و تقدیر او نهاد چو چنگ که شناسد همی ز نام و ز ننگ زان چو بربط به هر خیال همی خفته نالد ز گوشمال همی پیش دیوانِ حکم او جز مرد شکر سیلی حق که داند کرد سنگ خواران حکم چو سندان نزنند از برای جان دندان که کند با قضای او آهی جز فرومایه ای و گمراهی آه تو با قضای او باد است با قضایش دل تو ناشاد است با قضا مر ترا چو نیست رضا نشناسی خدای را به خدای کو در این راه کردنی کردن که تواند قفای او خوردن کردنی بایدت عزازیلی تا زند دست لعنتش سیلی سیلی کز دو دست دوست خوری همچو بادام بی دو پوست خوری گردنانی که با خدای خوشند حکم را بُختیان بارکشند چون چراغند اگرچه در بندند زانکه جان می کنند و می خندند هر بلایی که دل نماید از او گر یکی ور هزار شاید از او حکم و تقدیر او بلا نبوَد هرچه آید به جز عطا نبوَد حکیم سنایی غزنوی