حکیم سنایی غزنوی
الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
اندر وجود و عدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهد کن تا زنیست هست شوی وز شراب خدای مست شوی باشد آنرا که دین کند هستش گوی و چوگان دهر در دستش چون ازاین جرعه گشت جان تو مست بر بلندی هست گردی پست هرکه آزاد کرد آنجایست حلقه در گوش و بند برپایست لیکن آن بند به که مرکب بخت لیکن آن حلقه به که حلقهٔ تخت بند کو برنهد تو تاج شمر ور پلاست دهد دواج شمر زانکه هم محسنست و هم مُجمل زانکه هم مُکرمست و هم مُفضل چه کنی بهر بی نوایی را شادی و زیرک و بهایی را شاد ازو باش و زیرک از دینش تا بیابی رضا و تمکینش زیرک آنست کوش بردارد شادی آنست کوش نگذارد نیکبخت آن کسی که بندهٔ اوست در همه کارها بسنده بر اوست چون از این شاخها شدی بی برگ دستها در کمر کنی با مرگ نشوی مرگ را دگر منکر یابی از عالم حیات خبر دست تو چون به شاخ مرگ رسید پای تو گرد کاخ برگ دوید پای کز طارم هدی دورست نیست پای آن دماغ مخمورست حکیم سنایی غزنوی