مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۲۴۴: سیر نیم سیر نی از لب خندان تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سیر نیم سیر نی از لب خندان تو ای که هزار آفرین بر لب و دندان تو هیچ کسی سیر شد ای پسر از جان خویش جان منی چون یکی است جان من و جان تو تشنه و مستسقیم مرگ و حیاتم ز آب دور بگردان که من بنده دوران تو پیش کشی می کنی پیش خودم کش تمام تا که برآرد سرم سر ز گریبان تو گر چه دو دستم بخست دست من آن تو است دست چه کار آیدم بی دم و دستان تو عشق تو گفت ای کیا در حرم ما بیا تا نکند هیچ دزد قصد حرمدان تو گفتم ای ذوالقدم حلقه این در شدم تا که نرنجد ز من خاطر دربان تو گفت که هم بر دری واقف و هم در بری خارج و داخل توی هر دو وطن آن تو خامش و دیگر مخوان بس بود این نزل و خوان تا به ابد روم و ترک برخورد از خوان تو مولانا بلخی