عبید زاکانی
اخلاق الاشراف
باب اول در حکمت - مذهب منسوخ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حکما در حد حکمت فرموده اند: الحکمه استکمال النفس الانسانیه فی قوتیها العلمیه و العملیه. اما العلمیه فانها تعلم حقایق الاشیاء کماهی، و اما العملیه فانها تحصیل ملکه نفسانیه بها تقدر علی اصدار الافعال الجمیله و الاحتراز عن الافعال القبیحه و تسمی خلقا یعنی در نفس ناطقه دو قوه مرکوز است و کمال او به تکمیل آن دو منوط: یکی قوه نظری و یکی قوه عملی قوه نظری آن است که شوق او به سوی ادراک معارف و نیل به علوم باشد تا بر مقتضای آن شوق کسب(معرفت) اشیاء چنانکه حق اوست حاصل کند، بعد از آن به معرفت مطلوب حقیقی و غرض کلی که انتهای جمله موجودات است- تعالی و تقدس- مشرف می شود تا به دلالت آن معرفت به عالم توحید بل به مقام اتحاد رسد و دل او ساکن گردد که :الا بذکر الله تطمئن القلوب و غبار شبهت و زنگ شک از چهره ضمیر(او) و آیینه خاطر او سترده گردد، چنانکه شاعر گفته است: به هر کجا که در آید یقین کمان برخاست و قوه عملی آن باشد که قوی و افعال خود را مرتب و منظوم گرداند، چنانکه با یک دیگر مطابق و موافق شوند تا به واسطه آن مساوات اخلاق او مرضیه گردد. هر گاه این علم و عمل بدین درجه در شخص جمع آید او را انسان کامل و خلیفه خدا توان گفت، و مرتبه او اعلی مراتب نوع انسان باشد چنانکه حق تعالی فرمود: یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اویی خیرا کثیرا و روح او بعد فراق بدن به نعیم مقیم و سعادت ابد و قبول فیض خداوند مستعد گردد، و: این کار دولت است کنون تا کرا رسد تا اینجا مذهب قدما و حکماست. عبید زاکانی