مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۲۰۲: ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو چاشنی عمرم از حلوای تو حلوای تو دامن گردون پر از در است و مروارید و لعل می دوانند جانب دریای تو دریای تو جان های عاشقان چون سیل ها غلطان شده تا بریزد جمله را در پای تو در پای تو جان های عاشقان چون سیل ها غلطان شده می دوانند جانب دریای تو دریای تو ای خمار عاشقان از باده های دوش تو وی خراب امروزم از فردای تو فردای تو من نظر کردم به جان ساده بی رنگ خویش زرد دیدم نقشش از صفرای تو صفرای تو چون نظر کردم نکو من در صفای گوهرت ماه رخ بنمود از سیمای تو سیمای تو ماه خواندم من تو را بس جرم دارم زین سخن مه کی باشد کو بود همتای تو همتای تو این چنین گوید خداوند شمس تبریزی بنام ای همه شهر دلم غوغای تو غوغای تو مولانا بلخی