مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۱۶۹: ز مکر حق مباش ایمن اگر صد بخت بینی تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز مکر حق مباش ایمن اگر صد بخت بینی تو بمال این چشم ها را گر به پندار یقینی تو که مکر حق چنان تند است کز وی دیده جانت تو را عرشی نماید او و گر باشی زمینی تو گمان خاینی می بر تو بر جان امین شکلت که گر تو ساده دل باشی ندارد سود امینی تو خریدی هندوی زشتی قبیحی را تو در چادر تو ساده پوستین بر بوی زهره روی چینی تو چو شب در خانه آوردی بدیدی روش بی چادر ز رویش دیده بگرفتی ز بویش بستی بینی تو در این بازار طراران زاهدشکل بسیارند فریبندت اگر چه اهل و باعقل متینی تو مگر فضل خداوند خداوندان شمس الدین کند تنبیه جانت را کند هر دم معینی تو ببین آن آفتابی را کش اول نیست و نی پایان که اندر دین همی تابد اگر از اهل دینی تو به سوی باغ وحدت رو کز او شادی همی روید که هر جزوت شود خندان اگر در خود حزینی تو مولانا بلخی