مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۱۰۴: شب که جهان است پر از لولیان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب که جهان است پر از لولیان زهره زند پرده شنگولیان بیند مریخ که بزم است و عیش خنجر و شمشیر کند در میان ماه فشاند پر خود چون خروس پیش و پسش اختر چون ماکیان دیده غماز بدوزد فلک تا که گواهی ندهد بر کیان خفته گروهی و گروهی به صید تا کی کند سود و کی دارد زیان پنج و شش است امشب مهره قمار سست میفکن لب چون ناشیان جام بقا گیر و بهل جام خواب پرده بود خواب و حجاب عیان ساقی باقی است خوش و عاشقان خاک سیه بر سر این باقیان زهر از آن دست کریمش بنوش تا که شوی مهتر حلواییان عشق چو مغز است جهان همچو پوست عشق چو حلوا و جهان چون تیان حلق من از لذت حلوا بسوخت تا نکنم حلیه حلوا بیان مولانا بلخی