مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۱۰۰: چند بوسه وظیفه تعیین کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند بوسه وظیفه تعیین کن به شکرخنده ایم شیرین کن آن دلت را خدای نرم کناد این دعای خوش است آمین کن مگر این را به خواب خواهم دید من بخسبم کنار بالین کن ای فسون اجل فراق لبت رو فسون مسیح آیین کن عرصه چرخ بی تو تنگ آمد هین براق وصال را زین کن حسن داری وفاست لایق حسن حسن را با وفا تو کابین کن چون بمیرند رحم خواهی کرد آنچ آخر کنی تو پیشین کن حاجیان مانده اند از ره حج داروی اشتران گرگین کن تا به کعبه وصال تو برسند چاره آب و زاد و خرجین کن ای دو چشم جهان به تو روشن این جهان را تو آن جهان بین کن از تجلی آفتاب رخت چشم و دل را چو طور سینین کن بس کنم شد ز حد گستاخی من کی باشم که گویمت این کن گر نبود این سخن ز من لایق آنچ آن لایق است تلقین کن شمس تبریز بر افق بخرام گو شمال هلال و پروین کن مولانا بلخی