مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۰۵۰: جانا بیار باده و بختم تمام کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا بیار باده و بختم تمام کن عیش مرا خجسته چو دارالسلام کن زهره کمین کنیزک بزم و شراب توست دفع کسوف دل کن و مه را غلام کن همچون مسیح مایده از آسمان بیار از نان و شوربا بشری را فطام کن مشتی فسرده را به دم گرم بشکفان مشتی گدای را شه بااحتشام کن این روی پرگره را خندان و شاد کن این عمر منقطع را عمری مدام کن ای شوق هر دماغ سر عاشقان بخار وی ذوق هر مقام بر ما مقام کن آن خانه را که جام نباشد چو نیست نور ما خانه ساختیم تو تدبیر جام کن ما را وظیفه هاست ز لطف تو صد هزار درمانده گشت دل که چه گوید کدام کن خاموش کن که دوست مجیب است بی سال نظاره کرم کن و ترک کلام کن مولانا بلخی