مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۰۲۹: ای مرغ آسمانی آمد گه پریدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مرغ آسمانی آمد گه پریدن وی آهوی معانی آمد گه چریدن ای عاشق جریده بر عاشقان گزیده بگذر ز آفریده بنگر در آفریدن آمد تو را فتوحی روحی چگونه روحی کو چون خیال داند در دیده ها دویدن این دم حکم بیاید تعلیم نو نماید بی گوش سر شنیدن بی دیده ماه دیدن داند سبل ببردن هم مرده زنده کردن هم تخت و بخت دادن هم بنده پروریدن آن یوسف معانی و آن گنج رایگانی خود را اگر فروشد دانی عجب خریدن کو مشتری واقف در دو دم مخالف در پرده ساز کردن در پرده ها دویدن ای عاشق موفق وی صادق مصدق می بایدت چو گردون بر قطب خود تنیدن در بیخودی تو خود را می جوی تا بیابی زیرا فراق صعب است خاصه ز حق بریدن لب را ز شیر شیطان می کوش تا بشویی چون شسته شد توانی پستان دل مکیدن ای عشق آن جهانی ما را همی کشانی احسنت ای کشنده شاباش ای کشیدن هم آفتاب داند از شرق رو نمودن ار نی به مرکز او نتوان به تک رسیدن خامش که شرح دل را گر راه گفت بودی در کوه درفتادی چون بحر برطپیدن تبریز شمس دین را هم ناگهان ببینی وآنگه از او بیابی صبح ابد دمیدن مولانا بلخی