مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۰۰۵: چه نشستی دور چون بیگانگان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه نشستی دور چون بیگانگان اندرآ در حلقه دیوانگان شرم چه بود عاشقی و آن گاه شرم جان چه باشد این هوس و آن گاه جان می فروشد او به جانی بوسه ای رو بخر کان رایگان است رایگان آنک عشقش خانه ها برهم زده ست آمد اندر خانه همسایگان کف برآورده ست این دریا ز عشق سر فروکرده ست آن مه ز آسمان ای ببسته خواب ها امشب بیا خواب ما را بین چو وصلت بی نشان هر شهی را بندگانش حارسند شاه ما مر بندگان را پاسبان شاه ما از خواب و بیداری برون در میان جان ما دامن کشان اندر این شب می نماید صورتی مشعله در دست یا رب کیست آن خواب جست و شورش افزودن گرفت یاد آمد پیل را هندوستان آتش عشق خدا بالا گرفت تیر تقدیر خدا جست از کمان دانه ای کان در زمین غیب بود سر زد و همچون درختی شد عیان برق جست و آتشی زد در درخت آتش و برق شگرف بی امان سبزتر می شد ز آتش آن درخت می شکفت از برق و آتش گلستان این درختان سبز از آتش شوند آب دارد این درختان را زبان تا تویی پیدا نهان گردد درخت او شود پیدا چو تو گردی نهان شمس تبریز است باغ عشق را هم طراوت هم نما هم باغبان مولانا بلخی