مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۹۷۷: در ستایشهای شمس الدین نباشم مفتتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در ستایش های شمس الدین نباشم مفتتن تا تو گویی کاین غرض نفی من است از لا و لن چونک هست او کل کل صافی صافی کمال وصف او چون نوبهار و وصف اجزا یاسمن هر یکی نوعی گلی و هر یکی نوعی ثمر او چو سرمجموع باغ و جان جان صد چمن چون ستودی باغ را پس جمله را بستوده ای چون ستودی حق را داخل شود نقش وثن ور وثن را مدح گویی نیست داخل حسن حق گر چه هم می بازگردد آن به خالق فاعلمن لیک باقی وصف ها بستوده باشی جزو در شمس حق و دین چو دریا کی شود داخل بدن حق همی گوید منم هش دار ای کوته نظر شمس حق و دین بهانه ست اندر این برداشتن هر چه تو با فخر تبریز آوری بی خردگی آن به عین ذات من تو کرده ای ای ممتحن مولانا بلخی