مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۹۳۹: می پرد این مرغ دیگر در جنان عاشقان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می پرد این مرغ دیگر در جنان عاشقان سوی عنقا می کشاند استخوان عاشقان ای دریغا چشم بودی تا بدیدی در هوا تا روان دیدی روان گشته روان عاشقان اشتران سربریده پای بالا می نهند اشتر باسر مجو در کاروان عاشقان آن جنازه برپریدی گر نگفتی غیرتش بی نشان رو بی نشان رو بی نشان عاشقان چون به گورستان درآید استخوان عاشقی صد نواله پیچد از وی میرخوان عاشقان ذره ذره دف زدی و کف زدی در عرس او گر روا بودی شدن پیدا نهان عاشقان چون تن عاشق درآید همچو گنجی در زمین صد دریچه برگشاید آسمان عاشقان در کفن پیچید بینید ای عزیزان کوه قاف چشم بند است این عجب یا امتحان عاشقان خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان ای رسول غیرت مردان دهانم را مگیر تا دو سه نکته بگویم از زبان عاشقان مولانا بلخی