مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۹۴: گر زانک ملولی ز من ای فتنه حوران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر زانک ملولی ز من ای فتنه حوران این سلسله بگذار و کسی را بمشوران در کوچه کوران تو یکی روز گذشتی افتاد دو صد خارش در دیده کوران در خواب نمودی تو شبی قامت خود را بر سرو بیفزود ز تو قد قصوران ای آنک تو را جنبش این عشق نبوده ست حیران شده بر جای تو چون تازه حضوران از لحن عرابی چو شتر بادیه کوبد زین لحن چه بیگانه ای ای کم ز ستوران عشقا تو سلیمان و سماع است سپاهت رفتند به سوراخ خود از بیم تو موران شمس الحق تبریز چو خورشید برآید زیرا که ز خورشید بود جامه عوران مولانا بلخی