مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۸۵: ای سرده صد سودا دستار چنین می کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سرده صد سودا دستار چنین می کن خوب است همین شیوه ای دوست همین می کن فرمانده خوبانی ابرو چو بجنبانی این بنده تو را گوید آن می کن و این می کن از خون مسلمانان در ساغر رهبان کن وز کافر زلفینت ویرانی دین می کن مأمون امین را تو می ران که رو ای خاین وان غیرت رهزن را بر روح امین می کن آن حکم که از هیبت در عرش نمی گنجد بر پشت زمان می نه بر روی زمین می کن آن را که ندارد جان جان ده به دم عیسی وان را که ندارد زر ز اکسیر زرین می کن تا دور ابد شاها شمس الحق تبریزی حکمی است به دور تو آری هله هین می کن مولانا بلخی