مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۸۴: آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن بر سینه ما بنشین ای جان منت مسکن سرمست شدم ای جان وز دست شدم ای جان ای دوست خمارم را از لعل لبت بشکن ای ساقی هر نادر این می ز چه خم داری من بنده ظلم تو از بیخ و بنم برکن هم پرده من می در هم خون دلم می خور آخر نه تویی با من شاباش زهی ای من از دوست ستم نبود بر مست قلم نبود جز عفو و کرم نبود بر مست چنین مسکن از معدن خویش ای جان بخرام در این میدان رونق نبود زر را تا باشد در معدن با لعل چو تو کانی غمگین نشود جانی در گور و کفن ناید تا باشد جان در تن مولانا بلخی