مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۵۷: توقع دارم از لطف تو ای صدر نکوآیین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
توقع دارم از لطف تو ای صدر نکوآیین درون مدرسه حجره به پهلوی شهاب الدین پیاده قاضیم می خوان درون محکمه قاصد و یا خود داعی سلطان دعاها را کنم آمین بدین حیله بگنجانی در آن خانه ربابی را که نامم را بگردانی نهی نامم فلان الدین که خلقان صورت و نامند مثال میوه خامند کی از جانشان خبر باشد که آن تلخ است یا شیرین وگر حال آورد قاضی سماعش آرزو آید رباب خوب بنوازم سماعی آرمش شیرین ز آواز سماع من اقنجی هم شود زنده سر از تربت برون آرد بکوبد پا کند تحسین کفن را اندراندازد قوال انداز مستانه از آن پس مردگان یک یک برون آیند هم در حین عجب نبود که صورت ها بدین آواز برخیزند که صورت های عشق تو درونت زنده شد می بین ز مردم آن به کار آید کی زنده می شود در تو و باقی تن غباری دان که پیدا می شود از طین دلت را هر زمان نقشی تنت یک نقش افسرده از آن افسرده ای که تو بر آنی نه ای با این مرا گوید یکی صورت منم اصل غزل واگو خمش کردم نشاید داد این خاتم به هر گرگین مولانا بلخی