مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۴۲: چهره شرمگین تو بستد شرمگان من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چهره شرمگین تو بستد شرمگان من شور تو کرد عاقبت فتنه و شر مکان من مه که نشانده تو است لابه کنان به پیش تو پیش خودم نشان دمی ای شه خوش نشان من در ره تو کمین خسم از ره دور می رسم ای دل من به دست تو بشنو داستان من گرد فلک همی دوم پر و تهی همی شوم زانک قرار برده ای ای دل و جان ز جان من گرد تو گشتمی ولی گرد کجاست مر تو را گرد در تو می دوم ای در تو امان من عشق برید ناف من بر تو بود طواف من لاف من و گزاف من پیش تو ترجمان من گه همه لعل می شوم گاه چو نعل می شوم تا کرمت بگویدم باز درآ به کان من گفت مرا که چند چند سیر نگشتی از سخن زانک سوی تو می رود این سخن روان من مولانا بلخی