مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۳۴: عید نمای عید را ای تو هلال عید من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید نمای عید را ای تو هلال عید من گوش بمال ماه را ای مه ناپدید من بود من و فنای من خشم من و رضای من صدق من و ریای من قفل من و کلید من اصل من و سرشت من مسجد من کنشت من دوزخ من بهشت من تازه من قدید من جور کنی وفا بود درد دهی دوا بود لایق تو کجا بود دیده جان و دید من پیشتر از نهاد جان لطف تو داد داد جان ای همگی مراد جان پس تو بدی مرید من ای مه عید روی تو ای شب قدر موی تو چون برسم بجوی تو پاک شود پلید من جسم چو خانقاه جان فکرت ها چو صوفیان حلقه زدند و در میان دل چو ابایزید من دم نزم خمش کنم با همه رو ترش کنم تا که بگوییم تویی حاضر و مستفید من مولانا بلخی