مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۸۳۲: مانده شدهست گوش من از پی انتظار آن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مانده شده ست گوش من از پی انتظار آن کز طرفی صدای خوش دررسدی ز ناگهان خوی شده ست گوش را گوش ترانه نوش را کو شنود سماع خوش هم ز زمین هم آسمان فرع سماع آسمان هست سماع این زمین و آنک سماع تن بود فرع سماع عقل و جان نعره رعد را نگر چه اثر است در شجر چند شکوفه و ثمر سر زده اندر آن فغان بانگ رسید در عدم گفت عدم بلی نعم می نهم آن طرف قدم تازه و سبز و شادمان مستمع الست شد پای دوان و مست شد نیست بد او و هست شد لاله و بید و ضیمران مولانا بلخی