مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۷۴۲: ببسته است پری نهانیی پایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ببسته است پری نهانیی پایم ز بند اوست که من در میان غوغایم ز کوه قافم من که غریب اطرافم به صورتم چو کبوتر به خلق عنقایم کبوترم چو شود صید چنگ باز اجل از آن سپس پر عنقای روح بگشایم ز آفتاب خرد گر چه پشت من گرم است برای سایه نشینان چو خیمه برپایم چو ابن وقت بود دامن پدر گیرد چه صوفیم که به سودای دی و فردایم مرا چو پرده درآویختی بر این درگاه هم از برای برآویختن نمی شایم ز لطف توست که از جغدیم برآوردی چو طوطیان ز کف تو شکر همی خایم اگر ز جود کف تو به بحر راه برم تمام گوهر هستی خویش بنمایم شکار درک نیم من ورای ادارکم به پای وهم نیم من درازپهنایم سخن به جای بمان خویش بین کجایی تو مرا بجوی همان جا که من همان جایم مولانا بلخی