مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۷۲۸: مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم وگر درم نگشایی مقیم درگاهم چو ماهیم که بیفکند موج بیرونش به غیر آب نباشد پناه و دلخواهم کجا روم به سر خویش کی دلی دارم من و تن و دل من سایه شهنشاهم به توست بیخودیم گر خراب و سرمستم به توست آگهی من اگر من آگاهم نه دلربام تویی گر مرا دلی باقی است نه کهربام تویی گر مثل پر کاهم نه از حلاوت حلوای بی حد لب توست که چون کلیچه فتاده کنون در افواهم ز هر دو عالم پهلوی خود تهی کردم چو هی نشسته به پهلوی لام اللهم ز جاه و سلطنت و سروری نیندیشم بس است دولت عشق تو منصب و جاهم چو قل هو الله مجموع غرق تنزیهم نه چون مشبهیان سرنگون اشباهم اگر تتار غمت خشم و ترکیی آرد به عشق و صبر کمربسته همچو خرگاهم اگر چه کاهل و بی گاه خیز قافله ام به سوی توست سفرهای گاه و بی گاهم برآ چو ماه تمام و تمام این تو بگو که زیر عقده هجرت بمانده چون ماهم مولانا بلخی